18 تیر؛ اشتباه استراتژیک اصلاح‌طلبان
نوشته شده توسط : محفوظ
اما آیا حرکت دانشجویی در ایران را می‌توان جنبش نامید؟ اصولاً چه تفاوتی میان حرکت ساده سیاسی و یک جنبش سیاسی و اجتماعی وجود دارد؟
«گی‌روشه» در تعریف جنبش اجتماعی می‌نویسد: جنبش اجتماعی عبارت از سازمانی کاملاً شکل گرفته و مشخص است که به‌منظور دفاع یا گسترش یا دستیابی به هدف‌های خاصی به گروه‌بندی و تشکل اعضا می‌پردازد. «آنتونی گیدنز» هم در کتاب جامعه‌شناسی خود جنبش اجتماعی را کوشش جمعی برای پیشبرد منافع مشترک یا تأمین هدفی مشترک از طریق عمل جمعی خارج از حوزه نهادهای رسمی تعریف می‌کند. از سوی دیگر، «ترنر» و «کیلیان» نیز در کتاب رفتار جمعی خود جنبش اجتماعی را اقدام دسته‌جمعی مجموعه‌ای از افراد جامعه می‌دانند که برای تبلیغ و ترویج و نهایتاً عملی‌ ساختن یا جلوگیری از تغییری در جامعه به‌طورکلی یا بخش و پاره‌ای از جامعه یعنی در بین گروه‌ها یا عده‌ای از افراد جامعه، بسیج‌شده و اقدام می‌کنند.
در واقع پیرامون ویژگی‌های جنبش، اندیشمندان به پنج خصوصیت مشترک ساختار سازمانی، الگوهای عضوگیری، ایدئولوژی، تعهد شخصی و حریفان جنبش‌های اجتماعی اشاره و تأکید دارند.
بر این اساس حرکت دانشجویی در ایران به‌ویژه در دوره مورد مطالعه یعنی پس از دوم‌خرداد 76 اساساً با تعاریف علمی جنبش فاصله داشته و نمی‌توان کاملاً بر آن عنوان «جنبش» را اطلاق کرد، زیرا سازماندهی دقیق و به‌ویژه مستقل از نیروهای عامل در صحنه سیاست چونان احزاب سیاسی را نمی‌توانستیم در حرکت دانشجویی مشاهده کنیم و تشکیلاتی چون تحکیم‌ وحدت هم بیش از آنکه مظهر یک جنبش دانشجویی به‌شمار رود، حرکتی سیاسی و مستهلک‌شده در زمینه پشتوانه‌های تئوریک بود که برای بهره‌گیری از امکانات رسمی نهان‌روشانه به اختفای استهلاک و دگرگونی عقیدتی خود پرداخته بود و عملاً در صحنه سیاست به‌عنوان ابزار تهییج و تشجیع بخشی از نیروهای اجتماعی درآمده بود که مستقیماً اهداف سیاسی بعضی از جریانات سیاسی را تأمین می‌کرد چنانچه سیاست دوری و گسست از قدرت که آنان اکنون دنبال می‌کنند ناشی از علم بر این واقعیت است که در جریان تحولات سیاسی آنان مورد سوءاستفاده سیاسی قرار گرفته‌اند.

 گرچه نمی‌توان منکر شد که جریان دانشجویی در آن روزها موجی سنگین در عرصه سیاسی پدید آورد، اما موجی بود در خود شکسته که نهایتاً به‌سان موجی سرگردان و ابتر نمودار شد.

اما نتایج در خود شکستن جریان 18 تیر در اجتماع و سیاست ایران باعث بروز چه تحولاتی شد؟
1-‌ فرار احزاب دوم‌خردادی از پرداخت هزینه استراتژی‌های غلط در پیش گرفته شده و تحمل بار سنگین بدبینی نظام سیاسی حاکم نسبت به جریان دانشجویی به‌دلیل رفتار رادیکال 18 تیر.
2-‌ آغاز افول مقبولیت اجتماعی و سیاسی دوم‌خردادیان زیرا آنان تمامی پتانسیل جریان دانشجویی را در قمار همه یا هیچ گرفتار کردند. نتیجه آن تحمل باری سنگین بود که منجر به درهم‌شکستن جریان دانشجویی (به‌ویژه دفترتحکیم) شد.
3-‌ آغاز فرآیند پیدایش احساس یأس و مغبون‌شدگی دانشجویان در سیاست.
4-‌ افزایش احساس خودباوری و حتی خودیافتگی جریان سیاسی منتقد دولت خاتمی.
5- بالارفتن ظرفیت نظام در رویارویی با حرکت‌های دانشجویی و مشابه.
6-‌ کشف مدل «شورش‌شکنی» به‌ویژه در برابر نیروهای پرانرژی که تحت مدیریت نهان سیاسی عمل می‌کنند.
7-‌ خنثی‌سازی حداکثر ظرفیت نیروهای اپوزیسیون و آستانه‌یابی میزان تحمل فشار.
8-‌ ....
 به عبارت ساده‌تر 18 تیر 78 اشتباه استراتژیک جبهه‌ دوم‌خرداد بود که مهم‌ترین ظرفیت در آستین خود را در بدترین زمان ممکن و عجولانه‌ بیرون آورد و نتیجه آن، سوختن آن برگ و نیز افتادن در سراشیب دوری از اقبال عمومی بود. البته شاید جریان دانشجویی هزینه سنگینی را در 18 تیر پرداخت، ولی دریافت اگر نتواند برای خود استراتژی تعریف کند، مسلماً در بازی اهل سیاست نقشی فراتر از مجری استراتژی یا ابزار کسب قدرت آن هم برای دیگران نخواهد داشت.




:: موضوعات مرتبط: سیاسی , ,
:: بازدید از این مطلب : 225
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 18 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: